زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
اصول اولیه سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت از جمله موضوعاتی هستند که در حوزه تحلیل تکنیکال بحثهای زیادی راجع به آنها شده است. این اصطلاحات که بخشی از تحلیل الگوها در نمودارها نیز هستند، برای شناسایی سطوحی استفاده میشوند که مانند یک سد عمل کرده و از ادامه حرکت قیمت جلوگیری میکنند.
توضیح این سطوح و روشهای شناسایی آنها در ابتدا به نظر ساده میرسد، اما همین که پیش میروید متوجه میشوید که سطوح حمایت و مقاومت شکلهای متنوعی دارند، و بنابراین تسلط به آنها دشوارتر میشود.
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
حمایت، یک سطح قیمتی است که در آن به دلیل وجود تقاضای بالا، از ریزش بیشتر قیمت جلوگیری میشود. با سقوط قیمتِ یک سهم یا دارایی، تقاضا افزایش یافته و یک سطح حمایت تشکیل میگردد. سطوح مقاومت نیز وقتی ایجاد میشوند که با افزایش قیمت، میزان عرضه افزایش یابد.
همین که یک ناحیه یا «منطقه» حمایت یا مقاومت شناسایی شد، از آن به عنوان نقطه احتمالی ورود و یا خروج استفاده میشود. چون قیمت با رسیدن به سطوح حمایت و مقاومت، یکی از این دو کار را انجام خواهد داد: یا از این سطح برمیگردد و یا سطح را شکسته و از آن عبور میکند تا به سطح حمایت و مقاومت بعدی برسد.
زمانبندی برخی از معاملات بر این اساس است که نواحی حمایت یا مقاومت، شکسته نخواهند شد. معاملهگران میتوانند بر سر پایداری یا شکسته شدن سطح حمایت یا مقاومت مورد نظر خود، «شرط» بسته و با انجام معامله، صحت آن را در زمان کمی بررسی کنند. اگر قیمت در جهت مخالف حرکت کند، معامله با ضرر کوچکی بسته میشود. اما اگر قیمت در جهت درست پیش برود، حرکت آن قابل توجه خواهد بود.
اصول اولیه (مبانی)
معاملهگران زیادی از سطوحی میگویند که در آنها از حرکت قیمت در جهتی خاص جلوگیری شدهاست. به عنوان نمونه فرض کنید که جیم معاملهای باز کرده و این معامله بین ماههای مارس (اسفند) و نوامبر (آبان) باز بوده است. حال جیم انتظار دارد که قیمت افزایش پیدا کند.
فرض کنیم که جیم متوجه میشود که قیمت چندین بار تلاش کرده تا به بالای سطح ۳۹ دلار برسد و موفق نشده، هرچند که به این سطح خیلی نزدیک شده باشد. معاملهگران به این سطح قیمتی که نزدیک ۳۹ دلار است، مقاومت میگویند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، به سطوح مقاومت، سقف نیز گفته میشود چون این سطح نشانگر جایی است که صعود قیمت قدرت خود را از دست میدهد.

سطوح حمایت نیز طرف دیگر این سکه هستند. حمایت، قیمتهایی از نمودار است که به عنوان کف عمل کرده و از ریزش بیشتر قیمت جلوگیری میکنند. همانطور که در نمودار زیر میبینید، توانایی شناسایی سطوح حمایت درست مانند پیدا کردن فرصت خرید است. چون اصولا اینجا جایی است که بازیگران بازار ارزش سهم را دیده و با فشار به قیمت، شروع به افزایش آن میکنند.

خطوط روند
مثالهای بالا سطوح قیمتی ثابتی را نشان دادند که مانند سد عمل کرده و از پیشروی بیشتر قیمت جلوگیری میکردند. این سدِ آماری یکی از مشهورترین شکلهای سطوح حمایت و مقاومت است. اما قیمت داراییهای مالی اصولا یا صعودی است و یا نزولی. پس دیدن اینکه این سطوح قیمتی تغییر کنند چیز غیرمعمولی نیست. به همین خاطر وقتی که در حال آموزش سطوح حمایت و مقاومت هستید، مفاهیم روند و خطوط روند نیز بسیار مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی دارد، با حرکت قیمت به سمت خط روند و بازگشت از آن، یک سطح مقاومت ایجاد میشود. این اتفاق نتیجه گرفتن سود معاملات یا عدم اطمینان معاملهگران از وضعیت معامله مورد نظر خود میباشد. نتیجه نهایی ایجاد اثر فلاتی میباشد که موجب کندی حرکت میشود یا اینکه قیمت از سطح برگشته و یک سقف کوتاهمدت ایجاد میکند.
بیشتر معاملهگران توجه زیادی به سطوح مقاومتی در بازههای زمانی بالاتر دارند، چون به لحاظ تاریخی این سطوح در گذشته از ریزش شدید قیمت جلوگیری کردهاند. برای مثال همانطور که در نمودار شرکت نیومانت ماینینگ (NEM) میبینید، یک خط روند، سطح حمایتی به مدت چندین سال ایجاد کرده است. در این مورد توجه کنید که خط روند چطور قیمت سهام نیومانت را در یک بازه طولانی، بالا نگه داشته است.

از طرف دیگر وقتی که روند بازار نزولی است، معاملهگران به دنبال مجموعهای از سقفهای کاهشی هستند و تلاش میکنند تا با اتصال این سقفها به یکدیگر، خط روندی ایجاد کنند. وقتی که قیمت به خط روند نزدیک میشود، بیشتر معاملهگران به دنبال داراییهایی هستند که با فشار فروش مواجه شوند و ممکن است که انجام معامله فروش را در نظر بگیرند. چون اینجا ناحیهای است که در گذشته از رشد بیشتر قیمت جلوگیری کرده است.
هرچه تعداد دفعات برخورد قیمت به یک سطح حمایت و یا مقاومت بیشتر باشد، این سطح قدرت بیشتری خواهد داشت. بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از این سطوح حمایت و مقاومت برای نقاط ورود یا خروج معاملات خود استفاده میکنند زیرا که این نواحی اغلب بیشترین تاثیر را بر جهت حرکت یک دارایی خواهند گذاشت. بیشتر معاملهگران در این سطوح اطمینان دارند که ارزش دارایی بالاست و به همین جهت معمولا حجم معاملات افزایش میباید. بنابراین این افزایش حجم پیشروی بیشتر قیمت را سختتر میکند.
برخلاف بازیگران اقتصادی منطقی (مانند رباتها یا بانکها) که با استفاده از مدلهای مالی فعالیت میکنند، معاملهگران و سرمایهگذاران حقیقی احساسی بوده، اشتباهات شناختی دارند و در خطای راههای میانبر و ابتکاری گرفتار میشوند. در واقع اگر انسانها منطقی عمل می کردند، سطوح حمایت و مقاومت اصلا جواب نمیدادند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگیهای شاخص حمایت و مقاومت این است که قیمت یک دارایی در عبور از اعداد رند مانند ۵۰ دلار یا ۱۰۰ دلار در هر سهم، با دشواری مواجه میشود. بیشتر معاملهگران تازهکار (بیتجربه) تمایل دارند که وقتی قیمت یک دارایی در اعداد رند است، خرید یا فروش کنند، چون احتمالا فکر میکنند که سهم به درستی ارزش گزاری نشده است. بیشتر معاملات و سفارشات خرید و فروشِ معامله گران خرد و کلان، بیشتر در قیمتهای رند قرار داده شدهاند تا قیمتهایی مانند ۵۰.۰۶ دلار. چون سفارشهای زیادی در این سطوح قرار داده شدهاند، این اعداد رند به عنوان سدهای قیمتی بسیار قوی عمل خواهند کرد. اگر تمام کارمندان یک بانک سرمایهگذاری تمام سفارشات فروش خود را در یک قیمت هدف، مثلا ۵۵ دلار قرار دهند، برای جذب این سفارشات فروش به تعداد خیلی زیادی سفارش خرید نیاز است، بنابراین در این سطح یک ناحیه مقاومت تشکیل میشود.
میانگینهای متحرک
بیشتر معاملهگران تکنیکال از قدرت اندیکاتورهای مختلفی از جمله میانگینهای متحرک برای پیشبینی کوتاه مدت بازار استفاده میکنند. چیزی که این معاملهگران نمیدانند، توانایی این ابزارها در شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. همانطور که در نمودار زیر میبینید، میانگین متحرک به طور دائم تغییر کرده و اطلاعات گذشته بازار را نشان میدهد. این خط امکان شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را نیز فراهم میکند. توجه کنید که وقتی قیمت صعودی است، میانگین متحرک به صورت سطح حمایت عمل کرده و زمانی که قیمت نزولی است، به صورت یک سطح مقاومت عمل میکند.

معاملهگران از میانگینهای متحرک برای اهداف مختلفی استفاده کنند. مثلا وقتی که نمودار قیمت به بالای یک میانگین متحرک کلیدی حرکت میکند، انتظار حرکت صعودی را دارند و یا وقتی که قیمت به زیر میانگین متحرک رفت، از بازار خارج شوند. بدون توجه به نحوه استفاده، میانگینهای متحرک معمولا سطوح «خودکار» حمایت و مقاومت را ایجاد میکنند. اغلب معاملهگران با بررسی میانگینهای متحرک در تایم فریمهای مختلف، به دنبال بهترین گزینه برای اهداف مورد نظر خود میگردند.
اندیکاتورهای دیگر
در تحلیل تکنیکال، اندیکارتورهای زیادی برای شناسایی سدهای قیمتی آتی استفاده میشوند. این اندیکاتورها در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسند، و اغلب برای اینکه استفاده موثر از آنها، نیاز به تجربه و تمرین زیادی است. بدون توجه به پیچیدگی یک اندیکاتور، نحوه برداشت از یک سد قیمتی شناسایی شده، باید با برداشتهایی که از روشهای سادهتر ایجاد شده، همخوانی داشته باشد.
به عنوان نمونه، ابزار فیبوناچی اصلاحی در میان معاملهگران کوتاهمدت بسیار محبوب است، چون به راحتی میتواند سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را شناسایی کند. چگونگی محاسبه این سطوح حمایت و مقاومت خارج از حوزه این مقاله است اما توجه کنید که چطور این سطوح در شکل ۵ به عنوان یک سد قیمتی عمل کردهاند.

اندازهگیری میزان اهمیت یک ناحیه حمایت یا مقاومت
یادتان هست که چطور برای حمایت و مقاومت از اصطلاحات «سقف و کف» استفاده کردیم؟ حال میتوان یک دارایی را به یک توپ لاستیکی تشبیه کرد که بین سقف و کف یک خانه به صورت مرتب بالا و پایین میشود. اگر این توپ به حرکت خود بین سقف و کف ادامه دهد، درست مانند وقتی است که یک سهم در فاز تثبیت خود، بین سطوح حمایت و مقاومت حرکت میکند.
حال فرض کنید که این توپ لاستیکی در میانه راه به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی اگر در مسیر صعودی اعمال شود، قیمت را از سقف عبور خواهد داد؛ و اگر در مسیر نزولی اعمال شود، موجب شکست کف قیمت خواهد شد. به هر جهت، این نیروی اضافی یا انگیزه برای شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت باید به وجود بیاید.
یک سطح حمایت قبلی بعد از شکسته شدن ممکن است که به سطح مقاومت تبدیل شود و برعکس. یعنی سطح مقاومت سابق بعد از شکسته شدن به سطح حمایت تبدیل میشود.
نمودارهای قیمت معاملهگران و سرمایهگذاران را قادر میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را به صورت بصری ببینند و همچنین میزان اهمیت این سطوح را بررسی کنند. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم برای بررسی اهمیت یک ناحیه، این معاملهگران به این موارد توجه میکنند:
تعداد برخوردها
هرچه قیمتِ یک دارایی با ناحیه حمایت یا مقاومت برخورد بیشتری داشته باشد، این ناحیه اهمیت بیشتری خواهد داشت. وقتی قیمت به صورت مرتب از یک سطح حمایت یا مقاومت برگردد، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح شده و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس این سطوح خواهند گرفت.
حرکات قبلی قیمت
اگر صعود و نزولهای قبلی مناطق حمایت و مقاومت با شیب تندتری انجام شده باشند، اهمیت این نواحی به شدت افزایش مییابد. به عنوان نمونه، در یک صعود سریع و تند، رقابت سنگینتری ایجاد میشود و اگر ناحیه مقاومتی ایجاد شود، اهمیت این ناحیه خیلی بیشتر از وقتی خواهد بود که قیمت حرکتی کند و آهسته داشته باشد. حرکتهای کند شاید توجه زیادی را به خود جلب نکنند. این نحوه واکنش فعالین بازار، مثال خوبی از نحوه عملکرد روانشناسی بازار و تاثیر آن بر اندیکاتورهای تکنیکال است.
حجم معاملات در سطوح قیمتی خاص
هرچه میزان خرید و فروش در یک سطح قیمتی خاص بیشتر باشد، به احتمال زیاد سطح مقاومت و حمایت قویتری خواهد داشت. این رویداد به این دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمتی را به خاطر دارند و دوباره از آنها استفاده خواهند کرد. وقتی که در یک سطح قیمتی، معاملات زیادی با حجمهای بالا انجام شده و نهایتا قیمت نزول کند، اگر قیمت دوباره به آن سطح برگردد، به احتمال زیاد دوباره نزول خواهد کرد. زیرا در اینجا افراد بیشتر مایل به بستن معاملات خرید خود به صورت پایاپای هستند تا اینکه معاملاتشان با ضرر بسته شود.
زمان
اگر در یک بازه زمانی طولانی، قیمت به صورت مرتب از یک سطح خاص برگردد، ناحیه حمایت و مقاومت مورد نظر اهمیت بیشتری خواهد داشت.
نتیجه نهایی
سطوح حمایت و مقاومت، از مفاهیم کلیدی هستند که تحلیلگران تکنیکال از آنها استفاده کرده و پایه اصلی بسیاری از ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز میباشد. حمایت اساسا به معنی کف قیمت و مقاومت نیز به معنی سقف در نظر گرفته میشود. قیمت با نزول و برخورد کردن با یک سطح حمایت، ممکن است برگشته و صعودی شود و یا اینکه سطح حمایت شکسته شده و سپس قیمت به سمت سطح حمایت بعدی حرکت کند.
تعیین سطوح حمایت بعدی، نتایج معاملات کوتاه مدت را به شدت بهبود میبخشد زیرا که این کار باعث میشود که معاملهگران تصویر دقیقی از عملکرد سطوح قیمتی خاص داشته باشند. متقابلا نیز پیشبینی سطوح مقاومت نیز بسیار سودمند هستند، چون این نواحی، نواحی هستند که به معاملات خرید شما ضرر میزنند و سرمایهگذاران در این نواحی تمایل زیادی به فروش دارند. همانطور که در این مقاله اشاره کردیم، برای شناسایی نواحی حمایت و مقاومت روشهای مختلفی وجود دارند که از همگی آنها یک برداشت میتوان انجام داد: این سطوح از پیشروی بیشتر قیمت جلوگیری خواهند کرد.
مهم: درحالی که یافتن سطوح حمایت و مقاومت تقریبا سرراست است، برخی سرمایهگذاران این مفاهیم را کاملا نادیده میگیرند. این نادیده گرفتن فقط به خاطر این تفکر است که این سطوح بر اساس حرکات گذشته بازار است و درباره آینده بازار هیچ اطلاعاتی را ارائه نمیدهند.
منبع: InvestoPedia؛ ترجمه: مارکتیکس؛ استفاده از مطالب سایت بدون ذکر منبع مورد رضایت ما نیست.
2 پاسخ
بسیار عالی بیان شد.
مرسی از شما