زمان مطالعه ۲ دقیقه
در حوزه مالی رفتاری، اثر شترمرغ (Ostrich effect) تلاشی است که سرمایه گذاران برای جلوگیری از اطلاعات مالی منفی انجام میدهند.
در اصل این اصطلاح در سال ۲۰۰۶ توسط دان گالای و اورلی سِید، استادان دانشکده علوم مالی دانشگاه عبری اورشلیم ابداع شد. و به عنوان «اجتناب از شرایط مالی به ظاهر خطرناک با تظاهر به عدم وجود آنها» تعریف شد.
این نام از افسانه رایج (اما اشتباه) ناشی شده است که شترمرغها برای جلوگیری از خطر سر خود را در شن دفن میکنند. این رفتار هیچگاه از شترمرغها دیده نشده است.
پس از تحقیق کارلسن، لوونستین و سپی (۲۰۰۹) معنای آن کمی گستردهتر شد: «اجتناب از قرار گرفتن در معرض اطلاعات مالی که میتواند باعث ناراحتی روانی شخص شود».

به عنوان مثال، در صورت رکود بازار، مردم ممکن است ترجیح دهند از نظارت بر سرمایهگذاریهای خود یا جستجوی اخبار مالی بیشتر جلوگیری کنند.
در این سوگیری شناختی افراد برای این که مبادا رابطهشان با کسی شکرآب شود از بسیاری از مسائل چشم میپوشند. بنابراین آنجا که از آنان انتظار میرود واکنش نشان دهند، به عمد حواسشان را پرت میکنند.
این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد.
در نتیجه هم خود فرد دچار خطای بنیادی در قضاوتهایش میشود هم اعتماد دیگران را به تدریج از دست میدهد زیرا در جاهایی که لازم است یا حضور ندارد یا واکنشی نشان نمیدهد.
اثر شترمرغ خود را در روابط ناسالم و موقعیتهای سخت به خوبی نشان میدهد. افراد تحت تأثیر این خطای شناختی آنچه را باید ببینند نمیبینند و کاری را که باید انجام نمیدهند. در ظاهر مسئله گم میشود اما هیچگاه حل نمیشود.
اثر شترمرغ خیلی اوقات در میان افرادی که انسانهای واقعاً خوبی هستند بیشتر نمود پیدا میکند زیرا آنان دوست دارند هیچکس از دستشان ناراحت نشود. در حالی که با واکنش نشان ندادن ممکن است حتی بیشتر به دیگران آسیب بزنند.
آنچه در گزینش اطلاعات مهم است تصمیمگیری با آگاهی کامل و از روی اندیشه است بویژه زمانی که دربارهٔ ورود به موقعیتی ناراحتکننده میاندیشیم.
آیا اجتناب از آن موقعیت به نفع ما و اطرافیان است یا صرفاً ریشه در ترس از مواجهه با واقعیت دارد؟
اندیشیدن به چنین پرسشهایی تأثیر منفی اثر شترمرغ را کاهش میدهد.
نقد
مطالعه ای توسط قرزی (۲۰۱۴) هیچ تلاش قابل درکی توسط سرمایه گذاران برای نادیده گرفتن یا جلوگیری از اطلاعات منفی را نشان نداد.
اما در عوض دریافت که سرمایه گذاران نظارت بر سبد سهام خود را به دنبال بازده مثبت و منفی روزانه بازار افزایش میدهند.
رفتاری مشابه میرکت هوشیار به جای شترمرغی که سر در شن فرو میبرد.

قرزی این پدیده را “اثر میرکت” لقب داد.
حال به نظر شما کدام یک به واقعیت نزدیک ترند؟ اثر شترمرغ یا اثر میرکت؟
منبع: WikiPedia؛ تهیه و تنظیم مجله مارکتیکس؛ استفاده از مطالب سایت بدون ذکر منبع مورد رضایت ما نیست.
4 پاسخ
سلام وقت بخیر
به نظر بنده اثر شترمرغی در انتهای ضررها به وجود میاد سرمایه گذار دیگر وضعیت بازار را دنبال نمیکند و اغلب از کوتاه مدت به بلندمدت تغییر دیدگاه میدهد. این همان نادیده انگاشتن مشکل هست که در افراد بدون استراتژی درست معامله گری رخ میدهد و به سرمایه گذاری بلندمدت روی می آورند. اثر میرکت بیشتر در ذهن معامله گر فعال هست تا کسی که با مشکل سختی روبه رو هست
سلام مرسی از شما بله دقیقا.
اغلب معاملهگران بعد از باز شدن معامله خود به دعا و امید و آروز متوسل میشوند که می شود همان سر بردن در شن.
اثر شترمرغی را بنظرم اثر کبکی بنامیم منطبق تره بر طبیعت:
partridge effect 🙂
بله دقیقا بومی این اصطلاح اثر کبکی (Partridge Effect) هست 🙂
نکته ای که وجود داره این هست که این باور ما نیز کاملا غلط هست و به اشتباه به کبک نگون بخت نسبت داده شده. در واقع هیچگاه چنین رفتاری از کبک ها دیده نشده و چیزی که اتفاق میوفتد این است که کبک از ترس به سرعت می پرد ولی در شروع پرواز ناتوان مانده و به زمین میوفتد و چون زمین برفی است در برف فرو می رود حال یا سر آن یا بخشی از بدن و یا تمام بدن کبک در برف فرو می رود.