۱۲ درس ارزشمند از کتاب «ارباب احساسات خود باشید»
۱. قدرت یک احساس به اندازهای است که به آن اجازه میدهید.
۲. نگرش شما به زندگی تعیین کننده شادیتان است، نه اتفاقات اطرافتان.
۳. با تمرین میتوانید از افکارتان فاصله بگیرید، و قدرت و اثرشان را کاهش دهید.
۴. شما مسئول افکار دیگران نیستید. در واقع، اینکه دیگران راجع به شما چه فکری میکنند، به شما مربوط نیست.
۵. وظیفه شما این است که با خالصترین نیت، شخصیت خود را به بهترین شکلی که میتوانید بیان کنید.
۶. تنهایی انسان، با بودن با دیگران درمان نمیشود. تنهایی با لمس واقعیت درمان میشود؛ درک اینکه ما به دیگران نیاز نداریم.
۷. وقتی که متوجه شدید که واقعا به کسی نیاز ندارید، میتوانید از بودنِ با دیگران لذت ببرید. آن موقع میتوایند آنها را همانطور که واقعا هستند، ببینید و نه اینکه به دنبال گرفتن چیزی از آنها باشید.
۸. بدون ترس، شجاعت وجود ندارد. همانطور که به طور منظم با ترس روبرو میشوید، شجاعت خود را پرورش داده و آن را به یک عادت تبدیل میکنید.
۹. ترس از طرد شدن نیز میتواند باعث حساس شدن بیش از حد شما شود. اگر رئیستان در محل کار از شما انتقادی کرد، مغز شما آن را به عنوان تهدید دیده و با خود فکر میکنید: «اگه اخراج بشم چی؟ اگه نتونم کاری پیدا کنم و زنم ولم کنه چی؟ بچههام چطور؟»
۱۰. رنج شما را احساساتتان ایجاد نمیکند، بلکه عامل رنج شما نحوه تفسیر شما از احساسات و باتلاق سرکوفت زدنی که روی خود شروع میکنید، است.
۱۱. دیگران اصلا به شما اهمیتی نمیدهند. هرچند ممکن است افسردهکننده به نظر برسد، اما در واقع قسمت آزادیبخش همین است. این بدان معناست که نباید آنقدر نگران افکار مردم نسبت به خود باشید.
۱۲. همانطور که میبینید رهاسازی احساساتِ اصلی ما آسان نیست. آنها بخشی از هویت ما شدهاند و ما اغلب به طور پیچیدهای از آنها لذت میبریم.
—بونوس—
۱۳. حتی ممکن است از خود بپرسیم که بدون آنها چه کسی خواهیم بود.
۱۴. در بلندمدت اتفاقات بیرونی کمترین تاثیر را بر سطح شادی شما خواهند داشت.