مقدار اطلاعاتی که ذهن شما قادر به پردازش آن است را دست بالا نگیرید. در طول ۴۰ سال گذشته، روانشناسان شناختی نشان داده اند که ذهن دارای محدودیت هایی است. شما باید هنگام تصمیم گیری در مورد معاملات از این محدودیت ها آگاه باشید.
روانشناسان شناختی ذهن را شبیه به کامپیوتر می دانند. حافظه بلندمدت شبیه به هارد دیسک است که اطلاعات به طور دائم ذخیره می شود، حتی زمانی که کامپیوتر خاموش است. در مقابل، توجه یا فکر آگاهانه شما شبیه به RAM کامپیوتر است.
میزان توجهی که می توانید به یک کار خاص اختصاص دهید محدود است. شما فقط می توانید به مقدار محدودی از اطلاعات رسیدگی کرده و آنها را پردازش کنید. هنگامی که از حد مجاز فراتر می روید، اطلاعات پردازش نمی شود. به این ترتیب، توجه و حافظه “کوتاه مدت” مشابه RAM در یک کامپیوتر است.
آیا تا به حال متوجه شده اید که خواندن شماره تلفن و به خاطر سپردن آن فقط برای مدت کوتاهی امکان پذیر است. وقتی حواس شما پرت می شود اطلاعات از بین می رود. توجه و حافظه کوتاه مدت اینگونه عمل می کند. شما فقط می توانید مقدار کمی از اطلاعات را برای مدت کوتاهی در ذهن خود نگه دارید. مگر اینکه اطلاعات را به خاطر بسپارید (یعنی آن را در حافظه بلند مدت قرار دهید) از بین می رود.
چگونه ظرفیت پردازش ذهن خود را افزایش دهیم؟
ما به عنوان انسان چگونه می توانیم «ظرفیت پردازش» ذهن خود را افزایش دهیم؟ آسان نیست شما نمی توانید صرفا رم اضافی یا یک CPU سریعتر اضافه کنید. کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که برخی از وظایفی را که در حین معامله انجام میدهیم، «بیش از حد یاد بگیریم». این شبیه به نحوه یادگیری رانندگی ماشین است. در ابتدا، باید توجه خود را بر روی هر وظیفه رانندگی به طور جداگانه به صورت متمرکز متمرکز کرد.
اما، با گذشت زمان، می توان سرعت را کنترل کرد، خطرات جاده را جستجو کرد. به طور خودکار چندین کار را انجام داد، و همچنان توجه زیادی برای صحبت با یک دوست یا قرار دادن یک سی دی در استریو ماشین باقی می ماند. ممکن است متوجه شده باشید که وظایف معاملاتی را می توان به همان روش “بیش از حد” یاد گرفت.
به عنوان مثال، احتمالاً متوجه شده اید که با گذشت زمان، می توانید سیگنال هایی را که قبل از یک شکست تقریباً به طور خودکار شناسایی می شوند، شناسایی کنید. با تمرین، بسیاری از مراحلی که زمانی مجبور بودید به روشی عمدی و خسته کننده انجام دهید، اکنون می توانند تکمیل شوند، تلاش چندانی نخواهد داشت. بسیاری اوقات، تصمیمات “شهودی” صرفاً به نظر می رسد که گویی یک “غریزه درونی” هستند، اما ممکن است در واقع بر اساس چندین ورودی و سیگنال معتبر و قابل اعتماد باشد که به طور خودکار پردازش شده اند.
چه خطراتی وجود دارد؟
با این حال، افزایش ظرفیت پردازش خود از این طریق یک شمشیر دولبه است. پردازش سیگنالها و سایر «ورودیها» بهطور خودکار میتواند به فرد اجازه دهد تا حجم بیشتری از اطلاعات را پردازش کند، اما هرچه پردازش خودکار بیشتر شود، احتمال اینکه فرد مستعد سوگیریهای رایج تصمیمگیری باشد، مانند خطای اسناد اساسی، اثر اجماع نادرست، بیشتر میشود. و سوگیری تایید. به این معنا که «غریزه درونی» ممکن است مبتنی بر ورودیهای معتبر و قابل اعتماد باشد، اما همچنین ممکن است مبتنی بر فرآیندهای حافظه معیوب باشد، مانند تکیه بر نمونههای واضح نادرست از رفتار بازار گذشته، که دیگر معتبر نیستند.
کسب آگاهی از ظرفیت پردازش خود مفید است. با یادگیری پردازش چندین ورودی به طور همزمان، ظرفیت بیشتری ایجاد کنید، اما در عین حال مراقب سوگیری های تصمیم گیری باشید.